کد خبر: 1217161
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۳:۴۰
یکی از کارآمد‌ترین دوران زندگی هر فرد، دوره جوانی است و این سن به دلایل فیزیولوژیک، بهترین زمان بهره‌مندی از نیرو‌های بالقوه‌ای است که پروردگار در نهاد فرد قرار داده و در صورت شکوفایی و بالفعل شدن این نیروها، فرد و جامعه هر دو به منفعت مادی و معنوی دست می‌یابند
مینا محمد دوست*
جوان آنلاین: یکی از کارآمد‌ترین دوران زندگی هر فرد، دوره جوانی است و این سن به دلایل فیزیولوژیک، بهترین زمان بهره‌مندی از نیرو‌های بالقوه‌ای است که پروردگار در نهاد فرد قرار داده و در صورت شکوفایی و بالفعل شدن این نیروها، فرد و جامعه هر دو به منفعت مادی و معنوی دست می‌یابند. پس هر خانواده‌ای که فرزند جوانی دارد در واقع با یک نعمت‌الهی روبه‌روست. از این‌رو قبل از هر چیز قدردان وجود جوانان خود باشیم! در مرحله بعد آگاه باشیم که این دوره از زندگی، مانند تمام دوران‌ها مسائل و چالش‌های خود را دارد، لذا لازم است صبور باشیم. حضور فرزند جوان در هر خانواده به معنای تغییرات قابل توجه است، پس پذیرا و آگاه باشیم. فرزند بعد از دوره نوجوانی که معمولاً با فراز و نشیب‌های بسیار همراه است حال به سن جوانی رسیده است. وی در این دوره، از کشمکش‌های هویت‌یابی بیرون آمده، اهمیت زندگی برایش، دیگر تأیید هم سالان نیست و خانواده جایگاهی با معنای گسترده‌تر برایش دارد. او حالا شخصیت منسجم‌تری دارد. دوران جوانی زمان تصمیم گیری‌های اساسی و قطعی در جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و تشکیل خانواده است. حالا فرزند چه درست و چه نادرست کوله باری از تجربه‌های پخته و خام دارد. هویتی شکل گرفته که انتظار می‌رود روز‌به‌روز بیشتر به سمت پختگی قدم بردارد. شخصیتی که مایل است طعم مستقلانه رفتار کردن در زمینه‌های مختلف را بچشد، و نه تنها استقلال، بلکه به دوش کشیدن بارمسئولیت‌هایی که فقط به خود او ختم نمی‌شود. گاهی خود را چنان قدرتمند حس می‌کند که به گمانش می‌تواند کوه‌ها را جابه‌جا کند و گاهی چنان از برخی ناکامی‌های ناگزیر خسته است که حوصله حتی صحبت معمولی را نیز ندارد. گاه جسور است و گاه ترسو. در این برهه فرد در هدف‌ها، مایل است ایدئولوژی‌های خود را بیازماید و خلاصه به شکل غالب، در بیش‌تر انواع شخصیت‌ها، بیش از دوره‌های قبل زندگی اهل ریسک کردن است. حالا پرسش اینجاست که با چنین روحیه‌ای چگونه تعامل داشته باشیم؟ 
قبل ا ز هر مسئله‌ای لازم است دنیای این مرحله از رشد فرزندان‌مان را بشناسیم. شناخت ویژگی‌های سنی هر دوره برای ایجاد رابطه و تعامل با فرد بسیار کمک کننده است. 
باید بدانیم فرزند جوان بیش از گذشته در جاده استقلال قدم گذاشته است. این بخش از وجودش را به رسمیت بشناسیم. البته این نکته به معنای رها کردن وی نیست. اما بودن در کنارش، قطعاً نمی‌تواند مانند سال‌های گذشته و دوره نوجوانی باشد. حالا او بیش از گذشته نیاز به والد دوست و همفکر دارد. به این خواسته وی باید احترام گذاریم. چسبنده نباشیم! و همیشه مد نظرمان باشد که هر فرزند و در شکل گسترده‌تر هر فرد برای رشد عزت نفسش نیاز دارد گاه تنها زندگی را تجربه کند. به دلیل ترس‌های خودمان جوان را با سرک کشیدن‌های بی‌مورد در حریمی که مختص خود اوست، فردی وابسته و با عزت نفس پایین بار نیاوریم. 
واقعیت این است که در بسیاری موارد والدین از پذیرفتن این مسئله به نوعی واهمه دارند. به عنوان یک مشاور هرگاه والد محترمی می‌گوید فرزند جوانم به شدت به من وابسته است در جواب وقتی می‌پرسم صادقانه بگویید شما چقدر به او وابسته‌ای؟! گویی این سؤال به ناگاه جرقه‌ای در ذهنش ایجاد کرده باشد این پاسخ را می‌شنوم: «خیلی به او وابسته‌ام» و این دقیقاً همان چیزی است که در سن جوانی مناسب فرزند نیست. فرزند ما باید فرصتی برای اجرایی کردن خواسته‌های خود داشته باشد. البته در بحث نوجوانی این طور به نظر می‌رسد که فرد با هنجار‌های خانواده و جامعه مأنوس و اخلاقیات او شکل گرفته باشد و حالا از این شکل گرفتن‌ها به شکل منسجم بهره ببرد. 
یاد بگیریم همراه جوان باشیم. اگر سن نوجوانی را به اتاقی تشبیه کنیم که در‌های متعدد و تجربه‌های همگن دارد، سن جوانی مانند پنجره‌ای روبه بیکران در این اتاق است! دنیای جوان با گستردگی بسیار روبه‌روست. در این برهه به عنوان والد شاید نتوان در هر قدم کنار فرزند بود، اما با درکی آگاهانه می‌توان همراه خوبی در برهه‌ای که نیاز دارد برایش بود. 
 همدلی کردن با جوان بسیار اهمیت دارد. برای شناخت دنیای هر شخص، باید قدرت نگرش از منظر او را داشته باشیم. این نکته برای تعأمل با جوانان ضروری است. بی‌ترید بنا نیست فرزندان جوان ما، مسائل را با محدوده نگرش ما بسنجند. به زندگی خود نگاهی داشته باشیم. آن چه ما از تجربه‌های مادی و معنوی داریم نتیجه دید و ژنتیک و تجربه دهه‌های پشت سر گذاشته زندگی خودمان است. فرزند جوان، با توجه به ساختار شخصیتی‌اش قطعاً افق دید متفاوتی نسبت به ما دارد. ما دوره او را سپری کرده‌ایم. سعی کنیم بتوانیم دریچه دید وی را کشف کنیم؛ بدین ترتیب معنای رفتار و گفتارش قابل درک‌تر خواهد شد و در صورت لزوم با در نظر گرفتن اصل همراهی، جهت دهی به افکار جوان مفیدتر خواهد بود. 
سعی کنیم با صحبت و تبادل نظر افکار جوان را بشناسیم. فرزند جوان در این دوره زندگی بیش از گذشته آینده نگر است. تجربه‌های ما به‌رغم آنکه بسیار ارزشمند است، مخصوص زندگی ما با ویژگی‌های دوره زندگی خودمان بوده و شاید خیلی از این تجارب به درد او نخورد. در مورد این تجارب با وی گفتگو کنیم، اما بدانیم فرزند جوان هم بر اساس سن خود درگیر نظام فکری و برنامه‌هایی از جنس حال و آینده خود است. از او توقع نداشته باشیم همه جا عیناً تجربیات ما را پیاده کند، بنا نیست زندگی ما عیناً تکرار شود. 
 در نهایت نکته قابل توجه این است که هرچند به لحاظ جغرافیایی در کشور‌های شرق خانواده‌ها عموماً درگیر سنت‌هایی زندگی گروهی هستند، در سن جوانی بهتر است به شخصیت فرزند در بعد فردی نیز توجه داشته باشیم، یعنی ضمن حفظ آیین‌ها زیست گروهی، شخصیت‌های مستقل و پخته به جامعه هدیه کنیم. 
*مشاور و روانشناس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار