کد خبر: 1215883
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۴:۴۰
ماجرای مادر ۳۷ ساله و ۴ فرزند قد و نیم قدش
خودم و بچه‌هایم خیلی با نشاط‌تر و شادتر از خانواده‌ای هستیم که تنها یک فرزند دارد. بار‌ها شده که بچه همان خانواده به حال فرزندان من غبطه خورده و آن را به زبان آورده که خوش به حال شما که چندتا بچه هستید و با هم سرگرم می‌شوید
نیره ساری
 جوان آنلاین: تابستان سال ۸۲ به واسطه یکی از دوستان با همسرش آشنا می‌شود. خواستگاری و آشنایی و مراسمات مرسوم انجام می‌شود و در نهایت ازدواجی که اکنون حاصلش چهار فرزند است. ۱۷ ساله بوده که راهی خانه بخت با همسر ۲۴ ساله‌اش می‌شود و محمد صالح در سال ۸۵ به دنیا می‌آید. به فاصله پنج سال یعنی سال ۹۰ زهرا خانم به دنیا می‌آید. هشت سال بعد یعنی ۹۸ محمد هادی به جمع آن‌ها اضافه شده و در نهایت در حال حاضر زینب که در شش ماهگی و اوج شیرینی خانواده است، خانواده آن‌ها را شش نفره کرده است. 
 
 شرایط مالی خانوادگی آن‌ها متوسط است، اما همیشه می‌گویند: «الحمدلله» 
همسرش شغل آزاد دارد. مستأجر هستند و یک ماشین ایرانی معمولی دارند، اما می‌گوید: «به لطف خدا و از صدقه سر بچه‌ها برکت زندگی‌مان زیاد است و در کل یک زندگی معمولی داریم.»
در بین خانواده‌ها کم نبودند افرادی که سه فرزند بیشتر دارند، اما اینکه چه شد به سراغ اکرم محوری رفتم این بود که همیشه و همیشه و همیشه اکرم را شاد و سرزنده و پرانرژی و البته راضی دیدم. چندی پیش در یکی از دورهمی‌ها به خنده و شوخی از او پرسیدند چطور با این حجم از مشغله و کار انقدر همیشه خوشحال و راضی هستی؟! انگار از بقیه انرژی بیشتری داری. اکرم یک کلام گفت: «من از بچه‌ها انرژیمو می‌گیرم اتفاقاً.»
همین بهانه گفتگو ما با خانم محوری شد که اینگونه صحبت‌های خود را درباره سختی‌ها و مشکلات تربیت و مراقبت چهار فرزند بیان کرد: «مشکل در همه زندگی‌ها وجود دارد. چه کسی که یک فرزند دارد و چه کسی که چهار و حتی بیشتر دارد. بزرگ‌ترین مشکل ما اجاره‌نشینی است. مشکل اصلی اینجاست که خانه به نفرات بیشتر سخت اجاره داده می‌شود، اما خدا را شکر هنوز هم افراد خوب پیدا می‌شوند.»
وی می‌افزاید: «من وقتی اولین بار طعم مادر شدن را چشیدم تازه ۱۹سالم شده بود و هنوز به قول امروزی‌ها خودم بچه بودم ولی با ورود محمدصالح به زندگی‌ام، دنیا و دید من تغییر کرد. من هم با بچه‌ها بزرگ شدم و از آنجایی که آدمی فعال و علاقه‌مند به یادگیری و اهل کتاب خواندن هستم در تمام این سال‌ها در حال مطالعه و رفتن به کلاس‌های مختلف بودم، چه کلاس‌های تربیتی و چه آموزشی و به طور کلی هر چیزی که به مادر و همسر بهتری شدنم کمک می‌کند.»
وی می‌گوید: «ناسازگاری یا دعوای بچه‌ها با هم مشکلی نیست بلکه این موضوع پذیرش دوران رشد و بزرگ شدن بچه‌هاست. در واقع این ناسازگاری‌ها خود شیوه تعاملی است که چگونه باید با نزدیکان و عزیزان خود کنار بیایند. در واقع همین شیوه‌های برخورد بچه‌ها با هم به رشد خودم هم کمک می‌کند.» از خانم محوری پرسیدم خانواده خودت را به لحاظ شادی و نشاط با بقیه خانواده‌ها قیاس کن و نظرت را به ما بگو که اینگونه گفت: «اگر قرار باشد خانواده خودم را با خانواده‌ای که یکی از اطرافیان نزدیک خودم هست قیاس کنم که تنها یک فرزند دارند می‌بینم که خودم و بچه‌هایم خیلی با نشاط‌تر و شادتر از خانواده‌ای هستیم که تنها یک فرزند دارد. بار‌ها شده که بچه همان خانواده به حال فرزندان من غبطه خورده و آن را به زبان آورده که خوش به حال شما که چند تا بچه هستید و با هم سرگرم می‌شوید.
 خانواده‌هایی که پدر و مادر هر دو شاغل هستند، بچه همواره تنهاست.»
وی از خوبی‌های تعدد فرزند می‌گوید: «بچه‌هایی که خواهر یا برادر دارند همیشه یک نفر کنارشان هست تا درد و دل کنند. حتی سرگرمی و به قول معروف کل کل کردن‌ها هم نوعی سرگرمی و موجب رشد شخصیتی بچه‌ها است.»
یکی از موضوعات مورد گلایه خانم محوری تمسخر اطرافیان است که درباره آن می‌گوید: «خیلی کم پیش آمده که جایی صحبت شود یا از تعداد بچه‌هایم بپرسند و بعد از جواب، مرا مسخره نکنند! همواره انرژی‌ها و حرف‌های منفی به سمت خانواده روانه می‌شود. مثلاً یکی گفت برای یک قطعه زمین بچه‌دار شدید! یا یکی گفت وام می‌دهند؟ در صورتی که تا همین الان با وجود چهار فرزند هیچ کدام از تسهیلات و مشوق‌های فرزندآوری را دریافت نکردیم.»
وی می‌افزاید: «هیچ وقت فراموش نمی‌کنم تنها کسی که وقتی خبر چهارمین فرزند ما را شنید و ذوق کرد مادرم بود بقیه همه گفتن سه تا کافی بود دیگه!» البته وی اشاره‌ای هم به مشکلات موجود در منزل دارد و بیان می‌کند: «بچه‌ها با هم خوب هستند، البته این حقیقت را باید گفت که همیشه حال و هوای بچه‌ها گل و بلبل نیست. خیلی وقت‌ها به قول معروف دعوا دارند که البته این شرایط را دو بچه ارشدم دارند، چون هر دو در سن رشد و بلوغ هستند. ولی در کل و در حالت طبیعی خیلی هوای هم را دارند. به لحاظ درسی بچه بزرگم به کوچک‌تر‌ها کمک می‌کند و اغلب پسر کوچکم که احتیاج به حمایت و ناجی دارد، خواهر و برادر بزرگ‌تر از او حمایت می‌کنند.» 
خانم محوری چند توصیه به مادران و خانواده‌هایی دارد که تصمیم دارند فرزندان بیشتری داشته باشند:
«عزیزانی که تصمیم دارند به تعداد فرزندان خود اضافه کنند، سعی کنید فاصله سنی سه تا چهار سال بیشتر نشود، چون هر چه بیشتر شود هم بچه‌ها و هم والدین بیشتر اذیت می‌شوند. وقتی بچه شما در سن نوجوانی باشد با توجه به تغییر خلقیات و شرایط رده سنی، قدرت پذیرش کمتری نسبت به بچه کوچک‌تر دارند. الان پسر چهار ساله من با دختر هفت ماهه‌ام راحت‌تر کنار آمده و همبازی شدند، اما دختر ۱۳ ساله‌ام با اینکه خواهرش را خیلی دوست دارد ولی برخی مواقع اصلاً با او کنار نمی‌آید. سر و کله زدن با بچه‌ها همین طور که شیرین است سخت هم هست. باید تمرین صبوری کرد. مشغله‌های زن خانه‌دار به شدت زیاد است. از تروتمیز کردن خانه گرفته تا رسیدگی به سایر امورات و پخت و پز و حالا هر چه تعداد بچه‌ها بیشتر باشد این سختی شدت می‌گیرد. متأسفانه بعضاً بچه‌ها هر کدام ساز خود را می‌زنند و هر کدام متفاوت از دیگری است. حتی بچه شیرخوار هم ساز مخصوص به خود را دارد. در کنار همه این‌ها نیاز‌های همسر نیز وجود دارد. بر همین اساس خانم‌ها توجه داشته باشند که تعدد فرزند تمرین صبر است، اما در عین حال به شما کمک می‌کند درگیر حاشیه‌های زندگی نباشید و به این باور برسید که همسر و فرزند، همسرداری و بچه‌داری اصل زندگی است.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار