کد خبر: 1214662
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۰
لزوم تغییر سیاست‌های آموزش و پرورش در گفت‌وگوی «جوان»  با مدیر مسئول مؤسسه فرهنگی «دکسا»
بار‌ها این صحنه را که معلم، والد یا جامعه از ادبیات محاوره یا سطح گفتمانی یا اطلاعات کودک یا نوجوان شگفت‌زده شده‌اند، تجربه کرده و دیده‎ایم. تأثیر فضای مجازی احتمالاً از تأثیر صنعت چاپ در قرن ۱۹ به نظر می‌رسد بیشتر است و ما را با مسائلی جدید مواجه کرده است که تا پیش از آن مواجه نبوده‌ایم، بنابراین مجبوریم در خصوص همه ساختارها، فرایند‌ها و منابع به سرعت بازاندیشی و بازنگری کنیم
مهسا گربندی
جوان آنلاین: آموزش و یادگیری انسان از همان بدو تولد آغاز می‌شود. اگر این آموزش هدفمند باشد و به گونه‌ای انجام شود که فرد را در جهت تقویت مهارت‌های نرم هدایت کند، او توانمند می‌شود و در تمام مسیر زندگی خود موفق‌تر عمل می‌کند. پژوهش‌های انجام‌شده نشان می‌دهند ۸۵ درصد از موفقیت‌های شغلی ناشی از مهارت‌های نرم هستند و مهارت‌های فنی سخت تنها تا ۱۵ درصد موفقیت شغلی را تضمین می‌کنند. از سوی دیگر، در آینده نزدیک و به ویژه با تکامل هوش مصنوعی، مهارت‌های نرم از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شوند، اما منظور از مهارت‌های نرم چیست؟ چطور باید این مهارت به کودکان آموزش داده شود؟ نقش آموزش‌و‌پرورش در این زمینه چیست؟ این‌ها بخشی از سؤالاتی است که برای پاسخ به آن سراغ میلاد حسینیان، مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی دکسا رفته‌ایم؛ مؤسسه‌ای که بخشی از فعالیت‌های آن مربوط به آموزش با هدف افزایش انعطاف‌پذیری شناختی و تمرکز بر پرورش مهارت‌های نرم به خصوص برای کودکان است. 
 
 
می‌دانیم که کودکان مهم‌ترین سرمایه هر کشور هستند و چگونگی رشد و تعالی آن‌ها در توسعه یا عقب‌ماندگی هر کشوری تأثیرگذار است. مراقبت‌های فکری و مهارتی و تقویت دامنه تعلیم و تربیت آن‌ها نوعی گنج برای آینده کشور به حساب می‌آید. به نظر شما چه اقداماتی باید صورت گیرد تا اثربخشی و نقش‌آفرینی مفید کودکان برای آینده جامعه تضمین شود؟
احتمالاً بسیاری از نکاتی را که می‌خواهم عرض کنم شما به عنوان یک خبرنگار، حکمرانان، کارشناسان و بسیاری از مردم می‌دانند، ولی همین‌جا قدری تأمل کنیم. به این دو کلمه دقت کنید «کلیشه» و «دانستن». تلقی بنده از «دانستن» به عنوان یک فعال فرهنگی، شما به عنوان خبرنگار یا حکمرانان، فیلسوف، دانشمند، یا مردم واقعاً به چه معناست. اندکی در این خصوص ناچاریم به خاستگاه‌های نظری و فلسفی رجوع کنیم. ما گاهی کلمات بسیار مهم و پیچیده را به سادگی و به وفور استفاده می‌کنیم، بی‌آنکه به عمق مفهوم توجه داشته باشیم. آیا واقعاً بازآوری اطلاعات و دانش به ویژه در دنیای به سرعت در حال تغییر امروز به معنای دانستن است؟ اگر چنین باشد، تفاوت انسان با مثلاً یک بانک اطلاعاتی چیست؟ و پرسش مهم‌تر آن است که اصلاً چنین دانستنی چه کارایی‌ای دارد؟ آیا ابرکامپیوتر‌های بهتر و کم‌خطاتر از ما این وظیفه را انجام نمی‌دهند؟ و باز پرسش مهم‌تر آن است که آیا انتقال این کلیشه‌ها به کودکان و نسل بعدی ارزشی دارد؟ اگر بله به چه میزان؟ پرسیدید چه کار باید کرد؟ همین پرسش نشان می‌دهد گویی به لحاظ نظری «می‌دانیم» و حال در وادی عمل با یک چک‌لیستی مواجه هستیم که ببینیم کدام‌ها عملی شده است و کدام‌ها خیر، ولی در مرحله اول قدری این پرسش را باید عمق بخشید، چراکه در همین پرسش، پیش‌فرضی مفروض است که ما می‌دانیم دستور کار چیست و حال با چه اقدام و عملی باید پیش رفت. من پرسش شما را ترجیح می‌دهم این گونه بازسازی و به چند سؤال دیگر تفکیک کنم. مثلاً این پرسش، آیا دانستن بدون توانستن معنا یا ارزشی دارد؟ اگر معنا دارد چه تأثیر بیرونی‌ای دارد؟ پرسش دیگر این است، آنچه می‌توانیم آیا دقیقاً مبتنی بر دانسته ماست؟ به لحاظ روش‌شناسی بروز توانمندی‌ها چقدر معتبر است؟ و مهم‌تر از همه اینکه آیا همه آنچه انجام می‌دهیم، ضرورت دارد؟ با پاسخ به این پرسش شاید کارآمد‌تر باشد که چه اقداماتی «نباید» انجام داد؟ شاید چک‌لیستی از اقداماتی که نباید انجام دهیم در این مقطع مفیدتر باشد. حقیقت آن است که به سرعت باید رویه گزارش‌دهی در حاکمیت تغییرات بنیادین کند. وقت آن است که دیگر به جای شاخص‌های کمی به سمت شاخص‌های کیفی و معتبر حرکت کنیم. دیگر گزارش‌های آماری که مثلاً چند دانش‌آموز داریم، چند معلم داریم، چند کلاس داریم، چند کیلومتر جاده ساخته‌ایم، چند پل و تونل ساخته‌ایم، چند ساعت برنامه در تلویزیون در خصوص آموزش ساخته‌ایم، در دنیای پیچیده امروز پرسش‌هایی ابتدایی و شاید حتی مزاحم محسوب شوند. اینکه چه کیفیت آموزشی داریم، چه محتوایی داریم، چه میزان اثر‌گذاری داریم را جایگزین گزارش‌های کمی و آماری کرده‌ایم و اگر شاخص‌های گزارش‌دهی را تغییر دهیم، آنگاه از آن کلیشه‌هایی که اول گفتگو عرض کردم، وادار می‌شویم عبور کنیم. آن وقت آیا کماکان تعداد ساعات آموزشی ملاک ارزیابی مدیران و معلمان دیگر ارکان این حوزه خواهد ماند؟ (در حوزه زیرساخت‌ها نیز باید گزارش کنیم اگر این میزان «پیشرفت» داشته‌ایم آیا متناظر با آن، سطح خوب زیستن مردم افزایش یافته است؟). چه بخواهیم، چه نخواهیم جامعه متحول شده است، مجبوریم تنبلی را کنار بگذاریم و ضمن حفظ چارچوب‌ها به سرعت آهنگ تغییرات را با جامعه، جهان و نیاز‌های آینده بر اساس آسیب‌شناسی دقیق گذشته تنظیم کنیم. باید باور کنیم کودک امروز، کودک دیروز نیست که لزوماً دانش او، به معنای اطلاعاتش از ما به عنوان والد، معلم یا هر عنوان دیگری در همه زمینه‌ها کمتر باشد. بار‌ها این صحنه را که معلم، والد یا جامعه از ادبیات محاوره یا سطح گفتمانی یا اطلاعات کودک یا نوجوان شگفت‌زده شده‌اند، تجربه کرده و دیده‎ایم؛ چیزی که پیش از آن خیلی مسبوق به سابقه نبود. حداقل در سن و سال بنده در کودکی هیچ حرف جدید یا دانش جدیدی برای خانواده نداشتم. تأثیر فضای مجازی احتمالاً از تأثیر صنعت چاپ در قرن ۱۹ به نظر می‌رسد بیشتر است و ما را با مسائلی جدید مواجه کرده است که تا پیش از آن مواجه نبوده‌ایم، بنابراین مجبوریم در خصوص همه ساختارها، فرایند‌ها و منابع به سرعت بازاندیشی و بازنگری کنیم. 
 
بدون شک برای حفظ نظم جامعه لازم است ساختار‌های فعلی حفظ شود، اما آیا گروه‌های اندیشه‌ورز و دغدغه‌مند برای بازاندیشی و بازنگری به کار گرفته شده‌اند و ملاحظات آن‌ها در بستری عقلایی در حال اجراست یا نه؟
اقداماتی کم‌وبیش انجام گرفته ولی این مهم نیازمند زمینه‌سازی فرهنگی با شیبی مناسب برای آگاه‌سازی آحاد جامعه است. وقتی این آگاهی‌بخشی صورت گیرد، آنگاه پروژه مطالبه‌گری از سوی مردم آغاز می‌شود. ما بیش از هر زمان دیگر به اندیشمندان متعهد و اصیل در کنار مدیران شجاع و منزه نیاز داریم. این ترکیب از لوازم تحول در منظر ما خواهد بود و تا به این باور نرسیم که ما به عنوان حکمران نیازمند چنین تفاهمی هستیم، کار به جایی نخواهد رسید. اینکه صرفاً در این باور باشیم که این افراد هستند که باید مفتخر به همکاری با حاکمیت باشند، راه به جایی نمی‌برد. این تعامل قطعاً باید دوسویه تعریف شود. ضروری است واقع‌بینانه و نه بدبینانه عملکرد خود را رصد کنیم. آیا نتایج آموزش‌های ما در مدارس، جایگاه و اهمیت خانواده را توانسته است برای مخاطب خود مشخص کند؟ آیا توانمندی اجتماعی ما خوب شکل گرفته است؟ چقدر مفهوم مسئولیت اجتماعی در این ساختار درست و عملی تبیین شده است؟ در سیل مهاجرت امروز کدام مؤلفه مغفول مانده است؟ جایگاه دین یا جایگاه وطن؟ یا هر دو؟ فهم حاکمیت از علم چیست؟ چقدر با آنچه در مرز‌های علم می‌گذرد، نزدیک است؟ این فهرست سؤالات قطعاً طولانی است و هر کدام عمق خاص خود را دارد ولی بازمی‌گردم به پرسش اول شما. بهتر است حداقل فعلاً این را بپرسید که چه کار‌هایی برای کودکان و نوجوانان نباید انجام داد؟ و در پاسخ این پرسش فهرستی طولانی می‌توان ارائه کرد. به طور مثال نباید محوریت آموزش را در انتقال اطلاعات خلاصه کرد. نباید از مهارت در شقوق مختلف آن غافل شد، چه بسا اولویت هم قائل شد. دوصد گفته، چون نیم کردار نیست. ارزش‌گذاری بیش از حد برای نظم و یکسان‌شدن از دیگر مواردی است که به سرعت در خصوص آن باید بازنگری کرد و به این باور رسید که جامعه با پذیرش تفاوت‌ها می‌تواند بالنده شود. در جامعه‌ای که همه شبیه هم باشند، لباس‌ها، ماشین‌ها، خیابان‌ها و از همه مهم‌تر آدم‌ها و ارزش‌گذاری‌های‌شان شبیه هم باشد، پویایی نخواهد بود. به لحاظ فیزیکی نیز محیط مدرسه و کلاس نباید مانند گذشته باشد و ضروری است تغییر کند. وقتی صحبت از تکنولوژی می‌شود، سریع به دنبال سخت‌افزار، پروجکشن و کامپیوتر می‌روند، اما بازی، ورزش، هنر، مهارت‌های زندگی، مهارت‌های اجتماعی و مهارت‌های نرم هم از همین سنخ هستند که باید به آن‌ها توجه شود. در این میان آنچه از نظر بنده بیش از هر چیز دیگری امری ضروری به نظر می‌رسد، پرورش مهارت‌های نرم است. 
 
 وقتی شما می‌گویید مهارت‌های نرم، دقیقاً منظورتان چیست و چه چیزی در جامعه مشاهده کرده‌اید که به سمت تمرکز بر پرورش این مهارت رفته‌اید؟
نخست لازم است عمیقاً به جایگاه و اهمیت موضوع مهارت بپردازیم. ما باید عمیقاً به این باور برسیم که در دنیای امروز دیگر صرفاً دانستن اصلاً کافی نیست و ما باید تلاش کنیم در جامعه به ویژه به معلمان و کودکان مهارت بیاموزیم و، اما مهارت‌های نرم پس از انقلاب صنعتی و تخصصی‌شدن کارها، در آن دوران کافی بود یک مهارت را به خوبی اشراف داشته باشیم، مثلاً آهنگر خوبی باشیم، نانوای خوبی باشیم، معلم خوبی باشیم، احتمالاً این تصویر برای بسیاری از ما آشنا باشد که وقتی فردی هر چه در یک شغل ماهرتر بود، احتمالاً هم، چون خود را بی‌نیاز از چیز دیگری می‌دانست، عبوث‌تر بود، ولی در دهه‌های اخیر با پیچیده‌ترشدن مسائل جهان و سازمان‌ها دیگر صرفاً داشتن یک مهارت سخت کافی نیست. تعییرات در جهان بسیار زیاد شده است. در مشاغل و سازمان‌های کوچک با خطر مرگ شغل‌ها و سمت‌ها مواجهیم. در سازمان‌های بزرگ برای حل مسائل جدید که حتی شاید هنوز به وجود هم نیامده باشند، نیازمند مقوله‌ای به نام ارتقای «انعطاف شناختی» هستیم. توجه داشته باشید به گفته فیلسوفی، انسان‌ها ماشین‌های حل مسئله هستند. ما همواره در مسیر حل مسائل هستیم، حال برای عبور از آن تهدیدات و مشکلاتی که عرض شد، ضروری است خود و جامعه را تجهیز کنیم تا نرخ آسیب‌های ناشی از آن را فقط کاهش دهیم. اگر متوجه شویم که لزوماً پاسخ مسائلی که در پیش داریم به راحتی در دسترس نیست، آنگاه این ضرورت بیشتر آشکار می‌شود. حال مهارت نرم دقیقاً چیست؟ مهارت‌های نرم، مهارت‌های پایه‌ای و عمومی هستند که طیف گسترده‌ای از مهارت‌ها مانند تفکر انتقادی، مسئولیت‌پذیری، توانایی حل مسئله و کار تیمی، راهبردی، خلاقیت، مدیریت استرس، مدیریت زمان و مهارت‌های ارتباطی را شامل می‌شوند که ترکیبی از مهارت‌های فردی، اجتماعی و همچنین ویژگی‌های تخصصی و نگرش‌ها هستند و به عنوان عناصر مهم در ارتقا، بهزیستی و توسعه پایدار جوامع در نظر گرفته می‌شوند. وقتی سخن از مهارت‌های نرم می‌کنیم، اصلاً منظور آموزش نیست، مراد پرورش است. پرورش مهارت‌های نرم یکی از کارآمدترین روش‌های آماده‌سازی کودکان برای مواجهه جهان در حال تغییر است. این مهارت‌ها کودکان را برای مشاغل و موقعیت‌هایی که هنوز به وجود نیامده‌اند، آماده می‌کنند و این مهارت‌ها قابل انتقال از شغلی به شغلی دیگر و از هر موقعیتی به موقعیتی دیگر هستند. طبق آزمون‌های علمی و شواهد تجربی پرورش مهارت‌های نرم برای کودکان یک تا ۹سال بیشترین اثربخشی را دارد. جیمز هکمن، برنده نوبل اقتصاد مهارت‌های نرم را نویددهنده موفقیت در زندگی آینده می‌داند، ولی خالی از لطف نیست به چند نکته اشاره کنم. توانایی حل مسئله یکی از آن مهارت‌هاست که ما را از کلیشه‌ها خارج می‌کند. راه‌های خلاقانه برای مسائل آسان و تمرین و ممارست فراوان به ویژه از طریق بازی و نقش‌بازی‌کردن کودکان آینده ما را برای مواجهه با مشکلات جدید و پیچیده آماده می‌کند. حال اینجا تفکر نقادانه مکملی برای مهارت حل مسئله است که کودک ما را آماده می‌کند با نگاهی نقادانه بهینه‌ترین راه را برگزیند. باید توجه داشت انتقال این مفاهیم زمانبر و کارگاهی است نه به صورت جزوه و قرص و آمپول. اینجاست که نقش مدیران، تصمیم‌گیران و معلمان بسیار مهم می‌شود و اساساً پاشنه آشیل این فرایند همین‌جاست، چون نسل گذشته اساساً خود عادت به این مفاهیم ندارد، چه رسد که توانایی انتقال آن را داشته باشد! اینجاست که نقش سیاستگذار، حکمران و نخبگان پررنگ می‌شود تا فضا را به این سمت پیش برند. در این موضوع قدری ناامید هستم، چون تجربه نشان داده است در کشور تا چیزی به بحران نرسد، اساساً مقوله‌ای به عنوان پیشگیری و آینده‌پژوهی عبث می‌نماید. واقعاً به تصمیم‌گیران آگاه، دلسوز، دغدغه‌مند و البته متعهد و فرهیخته نیازمندیم. این مفاهیم ظرفیت جامعه و توسعه جامعه را قطعاً ارتقا خواهد داد و باید به این باور برسیم این حوزه‌ها کمترین خطرات و تهدیدات را در مقایسه با سیل مشکلات آینده جامعه ما خواهد داشت. ما باید به این باور برسیم که منابع انسانی بسیار مهم‌تر از دیگر منابع ما هستند. آن وقت علوم انسانی با رویکرد پراگماتیک برای‌مان اولویت می‌شود. در این روند به پرورش معلمان کارآمد و به‌روز اهمیت خواهیم داد و نسل قبلی معلمان را با این مفاهیم جدید به سرعت آشنا می‌کنیم. 
 
عملکرد وزارت آموزش‌و‌پرورش در ادوار مختلف را چقدر در جهت توجه به آموزش مهارت‌های نرم می‌بینید؟ ضعف‌ها و نقاط قوت سیاست‌های آموزش‌و‌پرورش کشورمان در این زمینه چیست؟
در حقیقت بنده تفکیک خاصی به ویژه در حوزه آموزش‌و‌پرورش با توجه به رویکرد دولت‌ها نمی‌بینم. عمدتاً ضرورت‌هایی اتفاق افتاده و تصمیمات به اقتضای زمان گرفته شده است. احتمالاً اقدامات کم‌وبیش خوبی به لحاظ زیرساخت و سخت‌افزار انجام شده، ولی همان نگاه کیفی و نرم‌افزاری مغفول بوده است. قطعاً ضرورت آن دوران تهیه زیر‌ساخت‌ها بوده است ولی اکنون باید به کیفی‌سازی و کیفیت در به شکوفایی‌رساندن منحصربه‌فرد هر دانش‌آموز گام برداریم. ضروری است قدری آموزش‌ها را شخصی‌سازی و فرد را به سمت شکوفایی نزدیک کنیم. باید برای بازی، روایتگری، هنر، داستان‌پردازی، موسیقی، قدرت‌تحلیل، کار تیمی، مدیریت زمان، مسئولیت‌پذیری فردی و اجتماعی در آموزش‌و‌پرورش و انتقال این مفاهیم ارزش قائل شویم و برای این مهم باید توجه کنیم مسئله دانش‌آموز نیست، مسئله ما به عنوان والد، معلم، مدیر و سیاستگذار است که باید از خودمان آغاز کنیم. برای کار تیمی و خرد جمعی ارزش قائل شویم و جلوی خلاقیت مدیران فرهیخته را نگیریم و در فاز اول مهارت‌های نرم را برای مدیران و معلمان پررنگ و بستر امن در جامعه برای بسط این مفاهیم را بدون تنش و هراس فراهم کنیم. از منطقه امن خارج‌شدن هراس دارد ولی دستاورد‌های شگفت خود را نیز می‌تواند به همراه داشته باشد. بماند که این منطقه امن رفته‌رفته با عدم‌توسعه آن محدود‌تر خواهد شد و جا را برای خودمان هم تنگ خواهد کرد. 
 
به نظر می‌رسد در آینده هوش مصنوعی بسیاری از مشاغل را حذف کند. از طرفی در جامعه نوعی بی‌میلی به رشته‌های قدیمی دانشگاه و رشته‌هایی که درآمدزایی با آن‌ها آسان نیست، وجود دارد و همین امسال حدود ۲۰ هزار کد رشته محل از دانشگاه‌ها حذف شده است. مثلاً جوانان از خود می‌پرسند جغرافیا بخوانم یا علوم اجتماعی یا حتی فلسفه که مادر همه علوم به حساب می‌آید که چه بشود؟ خب با این وضعیت برای آینده جوانان باید از همین حالا فکری کرد، این فکر ریشه در چه واقعیتی دارد؟
به ترتیب از پرسش آخر پاسخ می‌دهم، این فکر باید در این واقعیت ریشه داشته باشد که سرعت تغییرات بسیار افزایش یافته است و فقط ما می‎‌توانیم خسران‌هایی را که در آینده وارد می‌شود، کاهش دهیم. بلی، بسیاری مشاغل از بین خواهند رفت، ولی قطعاً بسیاری مشاغل جدید هم به وجود خواهد آمد، البته اتوماسیون و هوش مصنوعی توأمان این خطر را به معنای واقعی بحرانی می‌کنند. احتمالاً ما در آینده‌ای نزدیک نیازمندیم نظام‌های حقوقی جدیدی تعریف کنیم. نظام اقتصادی دچار تحول خواهد شد و اساساً بسیاری از مشکلات را اکنون نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم و از این منظر باید توانایی حل مسئله را بالا برد. وقتی از ماشین‌های خودران صحبت می‌کنیم، این جدای از اینکه مشاغلی، چون رانندگی را طی ۱۰ سال آینده دچار تحول می‌کند، نظام حقوقی مرتبط با آن را نیز متحول می‌کند، بنابراین برای مواجهه با این سیل تغییر ماهیت مشاغل فقط با تاب‌آوری و افزایش انعطاف شناختی می‌توان این تهدید را به نوعی مدیریت کرد تا مورد به مورد راه‌های جایگزین را یافت. نکته‌ای هم که شما فرمودید نکته بسیار درستی است. حقیقت این است که هوش مصنوعی با دیگر اختراعات و تکنولوژی‌های انسان بسیار متفاوت و مسیر آن تا حدودی نامشخص است. این اولین‌بار است که انسان تصمیم‌گیری را نیز حتی به ماهیتی غیرخود واگذار می‌کند و اساساً با ابهام و پیچیدگی روبه‌رو هستیم. 
 
شما برای اینکه تولیدات فکری‌تان در ایران کاربرد داشته باشد، چه فکری کرده‌اید؟
ما در مجموعه «دکسا» با جمعی از فرهیختگان دغدغه‌مند و متعهد نسبت به جامعه‌ای که در آن زیست می‌کنیم، جلسات متعدد کارشناسی برگزار کردیم و در یک تعامل میان‌رشته‌ای و با این پیش‌فرض که جهان و به تبع آن کشور ما در حال تغییرات ژرف و عمیقی است و آنکه جامعه ما به شدت از این و آن سو رفتن با جناح‌بندی‌های مختلف خسته است و با تکریم بنیاد ارزشمندی به نام «زندگی» تلاش کرده‌ایم مفاهیم عمیق را با دسته‌بندی‌های مختلف و از منظر‌های گوناگون بسط دهیم. یک دسته‌بندی تفکیک ساحت فردی و میان‌فردی اجتماعی بود. در ساحت فردی به موضوعاتی مانند تغذیه، ورزش و توسعه فردی و در ساحت میان‌فردی به روابط میان خانواده و محل کار و در سطح اجتماعی به مبانی فلسفی، نظری، سیاسی و انتقادی پرداختیم و در هر سه سطح شکوفایی فردی و اجتماعی را ملاک و شاخص حرکت بنیان نهادیم تا نهایتاً برای زیست بهتر محتوایی کاربردی در سطوح مختلف در قالب طرح‌های پژوهشی عمل‌گرایانه، کتاب، رویداد فرهنگی و دوره آموزشی و تولید محتوای ویدئویی عرضه کنیم. در دکسا بر این باوریم که شاخص شکوفایی به لحاظ اقتصادی و سیاستگذاری عملیاتی است. نمونه‌هایی در کشور‌های حوزه اسکاندیناوی می‌توان یافت، ولی قطعاً اقتضائات جامعه ما با تقدم و تأخر‌های خاص خود را باید در نظر گرفت، فازبندی و بومی‌سازی کرد. این قرائت نقد‌هایی دارد و البته پاسخ‌هایی، ولی بی‌شک در وادی عمل باید پیش رفت و در این فرایند ملاحظات را برطرف کرد. 
 
اگر کار شما در قفسه‌های کتابخانه بماند و نتواند اثری در تغییر اجتماع داشته باشد، چه کسی را مقصر می‌دانید، دولت‌ها را یا خودتان را که نتوانستید این ارتباط مؤثر را برقرار کنید؟
من به سیاق خودم پاسخ می‌دهم چراکه این گونه رضایتمندتر هستم و این مسیر رفته خواهد شد، چه با نام دکسا و چه با هر نام دیگری. حتماً رضایت فردی و رضایت تیم دکسا دوچندان خواهد بود که در این مسیر نقش پررنگی داشته باشیم. غنیمت شمردن «زندگی» پارادایمی است که به نظر می‌رسد برای همگان مورد پذیرش باشد. قطعاً اگر عنایتی به تلاش‌های متعهدانه ما نشود، سعی بر حذف خطا خواهیم کرد و مسیر را ادامه خواهیم داد. پیش‌فرض‌ها را بازنگری و مسیر‌های اجرا را مرور می‌کنیم و به راه ادامه می‎‎دهیم، بنابراین پایانی بر این رویه در نظر نداریم، چون ما جایی برای رفتن نداریم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار