جوان آنلاین: «چرا باید زندگی یک نفر دیگه تباه بشه!»، «انگار وضعیت اقتصادی کفاف به دنیا آمدن بچه را میده!»، «خودم سختی کشیدم و نمیخوام بچهام سختی بکشه»، «هر وقت وضعیت اقتصادی ما مثل ژاپن شد، ما هم مثل چین بچهدار میشیم و جمعیت را زیاد میکنیم»، «تا خونه نخرم بچهدار نمیشم»، «اول اقتصاد مملکت را درست کنند بعد بگن بچهدار شو». اینها تنها گوشه کوچکی از صحبتهای افرادی است که تمایلی به فرزندآوری ندارند. اهم بهانه بر محوریت موضوعات و مشکلات اقتصادی متمرکز است، اما آیا واقعیت این است؟ در اینکه خیلیها برای عدم تمایل به فرزندآوری صدها دلیل میآورند، اما خیلیهای دیگر نیز هزاران بهانه میآورند و نه حتی یک دلیل!
قدیمترها از گوشی و تبلت خبری نبود. بچهها تا آخرین ذره انرژی در میهمانیها با هم بازی میکردند. آنقدر بازی میکردند که آخر شب یا سرشان روی شانه پدر بود یا در آغوش مادر خواب بودند. داخل ماشین تا رسیدن به خانه چند بار بیدار میشدند و دوباره میخوابیدند و حلاوت بازی و قهر و آشتی در ذهنشان ثبت میشد. لحظه شماری میکردند تا میهمانی و شبنشینی بعدی از راه برسد و ادامه قهر و آشتی و بازی قبلی از سر گرفته شود. در صندلیهای عقب ماشین مثل گربه کز کرده خواهر و برادرها سر روی شانه و پای یکدیگر تا منزل میخوابیدند. رختخوابها هیجان انگیزترین قسمت قضیه بود که لااقل یا خودمان یا اطرافیانمان در سقوط آزاد رختخوابی، یک دست یا پا شکستن را تجربه کردیم! بالا میرفتیم درست شبیه قلهای که فتح شده است و پریدن از روی آن شیرینترین خاطره نسلهای قدیمی است که با پس گردنی و چشم غره بزرگترها هم بازی را تمام نمیکردند. این روزها، اما بچهها عجیب تنها هستند و حتی همان کسانی که تمایلی به داشتن فرزند بیشتر یا حتی فرزندآوری ندارند نسبت به تنهایی فرزند خود و آینده او نگران هستند. بچههایی که تجربه برخی نقشها برای آنها هر روز کمرنگتر از دیروز میشود. فرزندان تنهایی که خواهر و برادر نیستند و در آینده هم شاید عمو و عمه، خاله و دایی نشوند. همه ما تجربه کردیم یا لااقل در میان اطرافیان دیدیم که برخی بچهها همین امروز در شرایط تنهایی خود خواستار خواهر و برادر برای بازی کردن و مشغولیتهای روزانه هستند. موضوعی که بیشک بعدترها فارغ از قبول نقش و مسئولیت مورد دغدغه قرار میگیرد.
برخی افراد در برابر توصیههای فرزندآوری صرفاً لج و مسائل را با هم قاطی میکنند. صحبت ما فارغ از هر موضوع سیاسی است. حرف ما در مورد شادی و نشاط است. حرف ما اثرات منفی تک فرزندی است. حرف ما رشد شخصیتی کنار تولد دوباره فرزندان شماست. حرف ما مرور ارزشهای اخلاقی خوتان برای بارها و بارهاست. حرف ما خانواده خوشبخت و سالم است. حرف ما آینده نگری برای روزهای کهنسالی و پیری است. حرف ما تجربه و لذت نقشهای جدید مثل پدربزرگ و مادربزرگ شدن است. همان قدر که ازدواج، دریچه تازهای از عشق را به روی شما گشوده است، بچهدار شدن میتواند دنیا را در نظر شما عوض کند. کودک به شما میآموزد بدون دلیل شاد باشید، همیشه مشغول کاری باشید، و خواسته خود را با تمام قوا مطرح کنید؛ پس اگر فکر میکنید قلبتان گنجایش یک عشق عظیم و غیر قابل توصیف را دارد و میخواهید تمام این عشق را به کودکتان ببخشید، دلیل خوبی برای بچهدار شدن دارید. ما هم قبول داریم که ملزومات مهمی از جمله شرایط مناسب اقتصادی برای فرزندآوری در صدر قرار دارد، اما در میان مجموع دلایل موجود باید همه را کنار یکدیگر دید. جالبتر وقتی است که کار بعضی از ما به جایی کشیده که افراد بچهدار را هم مسخره میکنیم؛ به گونهای که گویا کسی که فرزندی نداشته باشد روشنفکر و با کلاس محسوب میشود. مشکلات اقتصادی کم نیست، قبول، اما خودمانیم؛ بهانههای الکی هم زیاد میآوریم!