«من از بانوان کشورمان چه خانمهایى که در حال تحصیلند، چه خانمهایى که فارغالتحصیلند، چه خانمهایى که در فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى و خدماتى حضور دارند، چه خانمهایى که در بخشهاى مختلف مسئولند و مسئولیتهایى دارند و چه خانمهایى که در خانهها هستند، اما دلشان به نور و روحیه انقلاب زنده است و محیط خانهها را محیط اسلامى نگه مىدارند، خواهش مىکنم که درباره نقش زن مسلمان در پیشرفت جامعه خودشان، باز هم فکر کنند. درباره تشکلهاى سیاسى، کارهاى علمى، خدمات ارزشمند، بالابردن سطح معرفت و معلومات و ایستادگى در مقابل دشمنان در همه مراکز و میدانهایى که ایستادگى در آنها مؤثر است، فکر کنند.»
متن بالا توصیه و درخواست مقام معظم رهبری به عنوان مهمترین نظریه پرداز و رهبر گفتمان انقلاب اسلامی از زنان ایرانی است. این بیان به نوعی ایجاد وظیفه و مسئولیت در مورد نقش مهم زنان در ابعاد مختلف جامعه و نیز اهمیت دادن به نقشآفرینی زنان است. مقام معظم رهبری از زنان میخواهند تا در هر فضا و مسئولیتی که قرار دارند، توجه داشته باشند که برای رشد و پیشرفت جامعه چه نقشی میتوانند ایفا کنند.
این توصیه چند پیام مهم دارد. ابتدا اینکه ایشان برای نقشآفرینی زنان حدود مشخص نمیکنند. در وظیفه و نقش زنان در پیشرفت کشور استعداد و حیطه فعالیت انحصاری وجود ندارد. هر زنی با استعداد و محیطی که میتواند فعال باشد، باید ابتدا به اثر بخشی خود فکر کند. پس حتی اگر قرار است تحت عنوان زن تراز انقلاب اسلامی به تبیین شاخصهای زنان الگو بپردازیم یا الگوی سوم زن تعریف کنیم، نباید این شاخصهها را به صورت دیکته و از بالا به پایین ابلاغ کنیم. این امر بسیار مهم است. همان طور که هر فردی اثر انگشت خاص خودش را دارد. هر فردی امتیازات و استعدادهای منحصر به فرد خود را دارد و از سوی دیگر هر فردی در یک محیط به خصوص رشد و زندگی میکند. این مسائل موجب میشود تا نسخه و الگوی رشد و فعالیت حتی دونفر در یک خانواده مثل یکدیگر نباشد؛ پس ما نباید انتظار داشته باشیم که برای تدوین یک الگوی عملیاتی یا تعیین شاخصههای کلی رشد و فعالیت زنان به یک چارچوب واضح و خطکشی دقیق از رفتارها برسیم.
همانطور که از بیانات مقام معظم رهبری برداشت میشود و این فرمایشات را میتوان به نوعی سند یا مرجعی برای تعیین نگرش گفتمان انقلاب اسلامی به زنان دانست، قبل از هر چیزی برای تعریف شاخصههای رشد زنان در این گفتمان باید مشخص کرد که این زنان نباید از محدودیت زن سنتی یا زن صرفاً اجتماعی رنج برند. در گفتمان انقلاب اسلامی هر زنی با توجه به محیطی که در آن به سر میبرد، میتواند مفید باشد. دقیقاً نقطه مقابل تفکر زن غربی که سعی میکند زن را از فعالیت در محیطهای فطری و مطابق با طبیعت وی دور کند. نیز بر خلاف آنچه در زن سنتی شرقی با آن مواجه هستیم که زنان را از دخالت در امور مردانه نهی میکند که این امور مردانه شامل تمام تصمیم گیریها میشود. اتفاقاً در اینجا نقطه آگاهی و تصمیمگیری به دست خود زنان است. این زنان هستند که مشخص میکنند در محیطی که قرار دارند بدون هنجارشکنی و بدون احساس نقص یا برتری در محیط و استعداد خاص دیگری از چه مسیری، نه برای رشد فردی که برای پیشرفت جامعه برخوردار هستند. باید به مطالعه سیاستها و تفکرات اندیشمندان دیگر پرداخت تا بفهمیم این نگرش به موفقیت و حس آزادی در انتخابهای زنان از چه اهمیتی برخوردار است.
پژوهشگر مطالعات زنان