جوان آنلاین: دو خصوصیت از برجستگیهای مرحوم آقای طباطبایی بنده را خیلی متوجه خودش میکند و جذب میکند؛ یک خصوصیت، جهاد فکری کمنظیر آقای طباطبایی در بحبوحه تهاجم اندیشههای وارداتی و بیگانه است، در بحبوحه تهاجم به معنای واقعی کلمه. شاید آن کسانی که آن زمانها را درک نکردهاند، توجه نداشته باشند که آن روز در محیط جوان کشور و محیط فکری کشور چه وضعیتی وجود داشت؛ یک تهاجم به معنای واقعی کلمه وجود داشت؛ چه افکار وارداتی مکتبی و مسلکی مثل مارکسیسم، چه شبههآفرینیها؛ شبههآفرینیهایی که این [جور]نبود که یک مکتب را بخواهند ارائه بکنند، [بلکه]شبهه درست میکردند؛ همین کاری که مرحوم آقای مطهری (رضوان الله علیه) کمر به مقابلهبا آن بسته بود که کتابهای ایشان غالباً مواجهه با شبهات مطرح آن روزگار است. در بحبوحه این حوادث، مرحوم آقای طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) توانست یک پایگاه فکری مستحکم با آرایش تهاجمی به وجود بیاورد؛ یعنی آن کسانی که با افکار ایشان آشنا میشدند، موضعشان در مقابل مارکسیسم و در مقابل افکار گوناگون موضع تدافعی نبود، موضع تهاجمی بود که یک نمونهاش همین کتابهای آقای مطهری (رضوان الله علیه) است که مشاهده میکنید. این پایگاه فکری را آقای طباطبایی به وجود آورد؛ هم با اصول فلسفه و هم با بیانات تفسیری که این تفسیر، دریایی از معارف سیاسی و اجتماعی است؛ غیر از مسائل معرفتی و مبانی فکری و حِکمی و امثال اینها و آن جنبههای خاص تفسیری که تبیین آیات است ــ که خب این کتاب در این زمینهها کمنظیر است ــ این کتاب المیزان سرشار است از مسائل سیاسی
و اجتماعی که آن زمان اصلاً این مسائل مطرح نبود، [اما]امروز که انسان به این مسائل نگاه میکند، میبیند اینها امروز هم مسائل روز ماست؛ اینها در اختیار افراد قرار میگرفت. این پایگاه فکری تهاجمی را مرحوم آقای طباطبایی به وجود آورد؛ این، آن کاری است که به نظر من ما باید این کار را از آقای طباطبایی یاد بگیریم: تشکیل پایگاههای فکری پرکننده خلأها و دارای جنبه تهاجم، نه موضع انفعالی و تدافعی. این یک خصوصیت که برای من خیلی جذاب است.
تحقق عملی معارف الهی
ایشان در عرصه معارف توحیدی و مفاهیم عرشی که به آنها در فکر رسیده بود، صرفاً به زایش فکری بسنده نکرد؛ در نفس شریف خودش و قلب شریف خودش به آن حقایق و معارف متحقق شد، عمل کرد به آنچه میدانست. به معنای واقعی کلمه مرحوم آقای طباطبایی مصداق این آیه شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه. آن «کَلِم طیّب» در وجود ایشان به معنای واقعی کلمه متحقق شد. این خصوصیات اخلاقی که از ایشان معروف است، تواضع فوقالعاده، بیهوایی، اینها همه ناشی از آن معناست. این حلم ایشان، این تواضع ایشان ناشی از تحقق همان معانی و معارف عالیه در نفس خود ایشان است. خودش را تربیت کرد، خودش را از این مدارج عالی انسانی و معرفتی توانست بالا بکشد و بالا ببرد؛ لذا این بود که در بین مردم بود، ولیکن با خدا بود. واقعاً انسان در برخورد با ایشان احساس میکرد هیچ شخصیتی برای خودش کأنه قائل نبود. حلیم بود، برخوردش برخورد نرم بود. حتی با کسانی که با ایشان محاجه میکردند و مخاصمه میکردند، با حلم و بردباری برخورد و از آنها گذشت میکرد. ایشان بهشدت متواضع بود که گاهی اوقات تواضع ایشان مایه تعجب بود.... مرحوم آقای طباطبایی با همه این خصوصیات معنوی و علمی و سلوکی و این چیزهایی که خب دیگر حالاها تقریباً همه در [مورد]ایشان میدانند، از لحاظ برخورد شخصیتی و رفاقتی یک انسان دلنشین و دلچسب بود؛ جلسه شیرینی داشت، زبان شیرینی داشت، خوشصحبت بود، خوشتعریف بود. در جلسات انسی یک آدمی بود که آن حالت سکوتی که انسان در جلسات عمومی، بحثی، درسی و مانند اینها از ایشان میدید، آن خصوصیات در ایشان نبود؛ گرم، گیرا، شیرین و خوشصحبت بود؛ یک قضیهای را که ایشان نقل میکرد با رنگ و لعاب و تفصیلات [همراه بود]. یک شخصیت اینجوری [بود]؛ یک شخصیت جامع، باذوق، اهل شعر، اهل ادبیات و جامع خصوصیاتی که یک انسان برجسته و والا میتواند داشته باشد.