گروه ایثار و مقاومت جوان آنلاین: دکتر رضا خدری، پیشکوست روزنامهنگاری و از نخستین خبرنگار دفاع مقدس، در گزارشی برای جوان آنلاین از خرابیهای خرمشهر و آبادان نوشته است. متن نوشتههای خدری به همراه عکسهایی که خود از خرمشهر و آبادان گرفته، در ادامه آمده است:
تصاویری که در ادامه آمده است، با صدای بغض آلود میگویم خرمشهر عزیزمان قلب ایران است. خرمشهر سرزمین و زادگاه شهید جهان آرا، شهدای ارجعی، شهدای نورانی، شهدای اقبالپور، هزاران شهید زن و مرد و کودک، شهید نوجوان بهنام محمدی و اولین روحانی شهید حجت الالسلام شریف قنوتی است که جلادان عراقیبا سرنیزه کاسه سرش را در روز ۲۴ مهر ۱۳۵۹ در خیابان ۴۰ متری خرمشهر با سر نیزه برداشتند و پیکر مطهرش را با عمامهاش از یک ساختمان آویران کردند و آن روز حضرت امام خمبنی(ره) خرمشهر را خونین شهر نامید. دولتمردان و مسئولان ظاهراً توجهی ندارند که خرمشهر بایستی به عنوان شهر گردشگری جنگ به جهانیان معرفی شود. اما چطور میتوان شهری را که لاشههای سگ و گربه در خرابههایش افتاده است، به عنوان شهر گردشگری جنگ معرفی کنیم. این که حق مردم شریف و عزیز و دوست داشتنی خرمشهر نیست که در خرابهها زندگی کنند. دولتمردان، مسئولان، مدیران ارشد مملکت لطفا از پشت میزهای مدیریتی گران قیمت اشرافیتان بلند بشوید، دو سه روزی در خیابانها و کوچههای خرمشهر قدم بزنید.
این تابلو ۳ خرداد ۶۱ به دست شهید بهروز مرادی نوشته و در ورودی خرمشهر نصب شد
تابلویی که رنگ به رخسار ندارد
قدمگاه امام رضا(ع) که مسئولین حتی زحمت تغییر بنر زیارت نامه را هم نکشیدند
خونین شهر هنوز خرمشهر نشده
مدتی بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اعلام آتش بس ایران و عراق با آزاد سازی مناطق درگیر جنگ و پاکسازی آن مناطق، ستاد بازسازی مناطق جنگ زده کشور به ریاست دکتر میرزاده معاونت اجرائی رئیس جمهور وقت، با همکاری ستادهای معین اقدام به بازسازی مناطق جنگ زده و خرمشهر نمودبیتردید خرمشهر، نقطه عطف جنگ، نماد مقاومت و پیروزی و مقدسترین نقطه دفاع مقدس است شلمچه در کنار خرمشهر معنا پیدا میکند و آبادان مدیون مقاومت خرمشهر است. مرکز مقاومت خرمشهر یک مسجد است که منارههای آن، ندای آسمانی الله اکبر، شهادت به وحدانیت پروردگار و شهادت به رسالت پیامبر اعظم (ص) و، ولی خدا حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را با حنجره پاک مدافعان و فاتحان این شهر به عرش میرساند.
در خرمشهر ماشین جنگی دشمن به کمک مردمانی متوقف و زمین گیر شد که نتیجه آن، سقوط نکردن آبادان بود و راه جنگ در کوچه پس کوچههای و خیابانهای خرمشهر تغییر کرد. مردم خرمشهر این بهای سنگین را با سنگر قرار دادن خانهها و شهرشان برای ایران اسلامی پرداخت کردند و خود هشت سال با دست خالی در سختترین شرایط مادی و معنوی در سراسر ایران پراکنده شدند و به امید روزی نشستند تا با تلاشهای دوباره شهر زیبای خود را زنده کرده و دست در دست دولت اسلامی خرابها را آباد کنند. وقتی حضرت امام خمینی (ره) در روزهای پایانی عمر پر برکتشان در پیامی تاریخی خطاب به مهاجران جنگ تحمیلی با قدردانی از مقاومت و صبر این عزیزان اعلام کردند که دولت اسلامی مناطق و شهرهای آنان را بهتر از پیش بازسازی و آنها را به اوطان خویش بازمیگرداند. پایان جنگ تحمیلی و فراخوان مردم برای بازگشت به شهرهایشان، بیش از همه خرمشهریها را خوشحال کرد تا بار دیگر، خاطرات خوب خود را در شهری که همت دولت و آنان را میطلبید، جستجو کنند تا شاهد دوباره عمران و رونق بندر خرمشهر به عنوان بزرگترین بندر تجاری کشور باشند تا شاهد دوباره گرمی فضای انبوه مساجد و حسینیههای شهر در عشق به اهل بیت عصمت و طهارت باشند همچنین آبادانی شهرشان و خانه هایشان و شاهد رونق روستاها و کشاورزی منطقه باشند تا شاهد دستاوردهایی باشند که ماحصل خون شهیدان مقاومت و فتح خرمشهر است.
بسیاری از خرمشهریها، در حالی که در هشت سال غربت از دیار خود، بسیاری از عزیزان خویش را در دورترین نقاط ایران برای همیشه جا گذاشته بودند و تنها خاطرات آنان را با خود به همراه داشتند به دیار خویش بازگشتند. مدت بسیاری از عمر ستاد بازسازی نگذشته بود که بسیاری از دلسوزان پی بردند این راه دولت سازندگی به ترکستان میرسد. افرادی که شایستگی کاری و اجرایی نداشتند و در میان آنان بودند، افرادی که شخصیت اخلاقی آنان نیز زیر سؤال بود، زمام کاری را در دست گرفتند که به هیچ شایستگی آن را نداشتند تحقیر مردم شریف و محجوب خرمشهر در اتاقهای اداره بی در و پیکر بازسازی فراموش شدنی نیستند برنامهها نادرست و نبود شناخت از جو منطقه و نداشتن درک درست از مشکلات بر جای مانده و نپرداختن به کارهای مهم زیر بناییی به ویژه در بخشهای برق، آب و فاضلاب.
استحقاق مردم خرمشهر نیست در خرابهها زندگی کنند
مقایسه شاخصهای پیشرفت در شهر خرمشهر و نظرات مردم و کارشناسان بیانگر این مهم است که بازسازی این شهر جنگ زده پس از هشت سال جنگ، رضایتبخش نیست و حل این موضوع عزم ملی را میطلبد. اهالی این مناطق هنوز از مشکل آب و فاضلاب و نامناسب بودن خدمات شهری گلهمند هستند. یکی از ساکنان کوی ذالفقاری آبادان به ایرنا گفت:مردم آبادان و خرمشهر با گذشت حدود ۳۰ سال از پایان جنگ، هنوز با مشکلات زیرساختی مانند فرسودگی بیش از حد شبکه آبرسانی، روان شدن فاضلاب در برخی مناطق شهر دست و پنجه نرم میکنند. با گذشت سه دهه از پایان جنگ آثار ویرانههای جنگ در شهر وجود دارد و به رغم این که کارهایی برای بازسازی هم انجام شده، ولی رضایت بخش نیست.
خرمشهر همچنان یک شهر جنگزده است و ایجاد زیر ساختهای آن بسیار کند پیش میرود و اگر بخواهیم به خرمشهر قبل از جنگ برگردیم نیاز است که اعتبار خاص و بیشتری به این شهر اختصاص یابد. خرمشهر از لحاظ امکانات رفاهی بسیار ضعیف است و با توجه به این که این شهر در زمان جنگ به صورت کامل تخریب شد نیاز است تا زیر ساختهای آن به صورت اساسی حل شود و روند بازسازی شدت بیشتری به خود بگیردنگاهی به سهل انگاری مسئولان بازسازیدر اوایل شروع به کار بازسازی آقای جابری به عنوان فرماندار خرمشهر منصوب گردید و مسئول بازسازی زیر نظر ایشان مشغول به کار شد که متاسفانه پرونده موفقی نداشت. در آن زمان از طریق صداوسیما و رسانهها اعلام گردید که به خانوادههای جنگزده در صورت بازگشت خانوادهها به خرمشهر به آنها هفت قلم کالای اساسی منزل از قبیل: کولر و یخچال و فرش و. به صورت رایگان میدهند که این موضوع هم متاسفانه تحقق نپذیرفت و بجای آن فقط بهر خانواده که همه هستی شان را از دست داده بودند فقط مبلغ ۱۵۰ هزارتومان دادند. در آن زمان من نگارنده به عنوان خبرنگار به وضعیت ناهنجار بازسازی و عدم رسیدگی به مردم در روزنامه اعتراض میکردم و حتی در روزنامه کیهان تیتر زدم که فاضلاب بخش وسیعی از خرمشهر را بلعید که باعث درد سر برایم شد همچنین ستاد معین خرمشهر به مدیریت مهندس کامروا که بودجه کلانی در اختیار داشت کار خاصی انجام نداد و معلوم نشد آن بودجه کلان به جیب چه کسانی رفت.
وضعیت ناهنجار محیط زیست در خرمشهر
ننه یاسین، پیرزنی حدود ۷۰ ساله و اهل خرمشهر است. او در حالی که از یک فروشنده آب، آب تصفیه خریداری میکند، میگوید: همه بچههای من به علت شوری آب مریض شدهاند. ما نمیتوانیم از این آب حتی برای شستن لباسها و ظرفهای غذایمان هم استفاده کنیم، زیرا آب هم شور است و هم بوی خیلی بدی دارد. انگار آبی که از لوله کشی به ما میدهند، آب فاضلاب است.
وی ادامه میدهد: مجبور هستم تا برای خودم و خانوادهام آب بخرم، زیرا اگر آب خریداری نکنیم نه میتوانیم آب بنوشیم و نه حتی میتوانیم وضو بگیریم و یا دست و صورتمان را بشوییم. آب لوله کشی در خرمشهر آنقدر شور است که اگر به صورتمان بزنیم، چشمهایمان قرمز میشود و پوست بدنمان به خارش میافتد. مسولان باید بدبختی مردم خرمشهر را ببینند که حتی آبی برای خوردن ندارند.
ننه یاسین میگوید: قبلا وضعیت آب در خرمشهر بسیار خوب بود و هیچ مشکلی نداشتیم، اما الان وضعیت اصلا خوب نیست و نمیتوانیم حتی نماز بخوانیم، چون آبی برای وضو گرفتن نداریم. ما هم برای شست و شو و هم برای آشامیدن آب میخریم، اما این اصلا حق ما نیست. گاهی تانکرهای آب به محلهها میآیند و آب رایگان توزیع میکنند، اما کیفیت آن آب هم پایین است.
تصویری که در زیر آمده است، بیابانهای اطراف آبادان سرزمین خون و شهادت است که تبدیل به شوره زار و نمک زار شده است. اینجا منطقه دشت ذوالفقاری مکانی که بعثیهای کثیف و متجاوز در آنجا مستقر شده بودند بنام تپههای مدن و قصد داشتند آبادان را تصرف کنند ولی زنان و مردان آبادانی و رزمندگان اسلام با رشادت و از جان گذشتگی عراقیها را به عقب راندند و آنها را به هلاکت رسانیدند.
ولی امروز این خاک مقدس که آغشته به خون شهدا است تبدیل به بیابان برهوت و شوره زار شده است و با کوچکترین وزش باد این خاکها و نمکها وارد حلق مردم و کودکان معصوم میشود.
وای واویلادر مرگ نخلستانهای خوزستان و آب کارون شیون کنیم
میلیونها نخل در طی سالیان گذشته نابود و خشک شدند، ولی دولتمردان خم بر ابرو نباوردند. طرحهایی که بر اثر بی کفایتی و ناکارآمدی مسئولان به جان مردم و محیط زیست افتادهاند؛ مرگ کارون، نابودی نخلستانها، خفگی خوزستان بر اثر ریزگردها، نسلهای بعد شیرینی خرمای خوزستان را نخواهند چشید و ۱۴ طرح انتقال آب، منع قانونی و مافیای آبخوزستان که روزگاری به پرآبی معروف بود اکنون از بی آبی رنج میبرد. افزایش جمعیت، خشکسالی، کاهش نزولات آسمانی، اتلاف منابع آب، استحصال بیرویه، سد سازی و از همه مهمتر طرحهای انتقال آب، کارون بزرگ را بی رمق کرده و نفس رودخانههایی که زمانی سیل ویژگی طبیعی آنها بود را بریده است
کم آبی و بی آبی در همه جغرافیای جلگه خوزستان ریشه دوانده و کشاورزی و دامپروری را به وضعیت بحرانی رسانده است. آب اگر نباشد آغاز فاجعه است. بحران بی آبی همه اضلاع و مفاصل زندگی را فلج میکند. انسان، حیوان و گیاه همه و همه درگیر میشوند. کوچکترین دست کاری در طبیعت همه اکوسیستم را به مخاطره میاندازد.
از سوی دیگر حفظ توازن میان انسان و طبیعت مگر با احترام به طبیعت میسر نمیشود. خشک شدن تالابها مثل هورالحویزه و هورالفلاحیه نمونههای این روند هستند و ریزگردها عارضهای است که دیگر مهمان ناخواندهای نیست. نخلستانهای خوزستان در سالهای اخیر هم به جز آب شور سهمی از کارون نبردند و سه میلیون نخل فقط در آبادان با کاهش دبی کارون شوربخت شدند. تصور کنید که ۱۰ سال دیگر خرمایی نیست.
اما حرفهای فعالان محیطزیست خریداری نداشت. اکوسیستم کرخه و دز در اثر احداث سد کرخه و سیمره هم از بین رفته است. فاضلابهای بیمارستانی و شهری نیز بی رحمانهتر از گذشته دل کارون را به درد آوردند. بیماریهای عفونی در چشم ناشی از کم آبی را بر این سیاهه بیفزایید. برای من نگارنده رضا خدری که اکنون در خوزستان مشغول بررسی و پژوهش در باره این بحران هستم این سئوالات در ذهنم خطور میکند که مشکلات بروز کرده ناشی از چبست؟ آیا دولتمردان و مسئولان مملکت نسبت به خوزستان که پیشانی جنگ تحمیلی بود بی تفاوت شدهاند؟ آیا ژئوپلتیک و موقعیت جغرافیائی این استان زرخیز تغییر کرده است؟ آیا دولت ورشکسته و توان مالی ندارد؟ آیا متخصص و کارشناس برای حل این معضل نداریم و صدها سئوال بی جواب مانده دیگر.
روزی روزگاری این بندر مهم تجاری و صیادی، با داشتن نخلستانهای سرسبز و سر بفلک کشیده و نهرهای پر آب یکی از بندرهای مهم خوزستان بود با اداره بندر و گمرک فعال که رونق بسزائی داشت، ولی متاسفانه حدود سه ماه است که بندر و گمرک این شهر ساحلی کاملا تعطیل شده و هیچکس هم بفکر نیست.
مردم اروند کنار در هشت سال جنگ تحمیلی با نثار خون سرخ شان از این سرزمین در مقابل ارتش عراق متجاوز دفاع کردند و تا تیر به پیشانی شان نخورد از پای ننشستند. عملیات غرور آفرین والفجر هشت در بهمن ماه ۱۳۶۴ از اروکنار شروع شد که منجر به فتح بندر فاو عراق گردید. به خدا قسم حق مردم اروندکنار نیست که کشاورزی و صیادی شان نابود شود آب آشامیدنی نداشته باشند شغل نداشته باشند، درآمد نداشته باشند و بالاجبار از زادگاه اجدادی شان مجبور به مهاجرت باشنددولتمردان ناکارآمد تا دیر نشده فکری برای احیای این بندر مرزی بکنید تا آه مردم شما را نسوزاند. در هر صورت از ما گفتن از شما نشنیدن.