کد خبر: 917740
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۸
صاحب‌نظران و فعالان اقتصادی بر این باورند که برخلاف دوران پیشین تحریم که تمامی قدرت‌های جهانی علیه ایران در مجامع عمومی هم‌رای بودند، خروج غیردیپلماتیک ترامپ از برجام ایران را به یک مدعی تبدیل خواهد کرد که انتخاب‌های متعددی پیش‌رو دارد.
جوان آنلاین: صاحب‌نظران و فعالان اقتصادی بر این باورند که برخلاف دوران پیشین تحریم که تمامی قدرت‌های جهانی علیه ایران در مجامع عمومی هم‌رای بودند، خروج غیردیپلماتیک ترامپ از برجام ایران را به یک مدعی تبدیل خواهد کرد که انتخاب‌های متعددی پیش‌رو دارد. بنابراین می‌توان گفت بازگشت تحریم‌ها با شدت پیشین حتی در بدترین سناریوی برجام نیز اتفاق محتملی نیست و با توجه به استراتژی ایران کماکان روزنه‌هایی به‌روی اقتصاد ایران بازخواهد ماند. کارشناسان عقیده دارند سیاستگذاران باید در گام نخست به فکر مدیریت نااطمینانی‌ها در پی تحقق سناریوی خروج آمریکا باشند و پس از سپری‌شدن دوران نااطمینانی با توجه به همراهی کشورهای اروپایی با آمریکا یا تداوم برجام بدون حضور آمریکا، سیاست‌های خود را تنظیم کنند.

اگر اروپا در بدترین سناریو با آمریکا همراهی کند، در این صورت عملا ایران به شرایط پیش از تحریم‌ها در سال ۲۰۱۵ بازخواهد گشت. در چنین شرایطی ایران باید هماهنگی کشورهای طرف تجارت خود را به‌گونه‌ای انتخاب کند که بدون وابستگی به دلار بتواند این روابط را ارتقا دهد.

صندوق بین‌المللی پول در گزارشی که اخیرا منتشر کرد به سیاستگذاران ایرانی توصیه کرده است صرف‌نظر از تصمیم ترامپ اصلاحات بانکی را با سرعت بیشتری پیش ببرند؛ اولویتی که از نگاه این نهاد بین‌المللی حتی از تحریم‌شدن یا نشدن ایران در مقطع فعلی بااهمیت‌تر است. افزون بر این، بررسی‌های کارشناسانه نشان می‌دهد وجود برخی از چرخه‌های نامطلوب در اقتصاد ایران اثرگذاری به‌مراتب بیشتری از تحریم‌ها بر اقتصاد ایران دارد. دکتر فرهاد حنیفی، اقتصاددان در گفت‌وگویی مفصل با «فرهیختگان» ابعاد مختلف خروج ترامپ از برجام و وضعیت اقتصادی ایران در دوران تحریم‌ها را بررسی کرده است که بخش اول این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

با خروج ترامپ از برجام سوالات متعددی ذهن فعالان اقتصادی را به خود مشغول کرده است. در حال حاضر وضعیت اقتصاد ایران در حوزه بین‌الملل را چطور ارزیابی می‌کنید؟

این جو پرابهام تا زمانی که برجام به‌طور کامل و جامع اجرا شود، وجود داشت و می‌توانست در تصمیم‌گیری‌ها اثرگذار باشد. وقتی ترامپ موضع خود را درمورد برجام اعلام کرد، تکلیف بسیاری از مسائل روشن شد. البته با اعلام موضع ترامپ، ‌جنب‌وجوش‌های زیادی نیز به‌پا شد؛ اما به هر حال این ابهامات برای کشور ما بیشتر آسیب‌رسان بود. ترامپ گمان می‌کرد با خروج از برجام اثرات سوئی بر اقتصاد ایران برجای خواهد گذاشت اما اگر نگاهی به وضعیت کشور پس از اعلام موضع ترامپ بیندازیم، نشان می‌دهد از فردای همان روز اتفاقاتی نظیر رشد قیمت سکه، حرکت دلار، خرید و فروش سهم، ورود افراد حقیقی بیشتر به بازار و حرکت شاخص بورس به سمت بالا رخ داد که همه اینها نشان‌دهنده این بود که دولت و مردم از یک بلاتکلیفی اولیه خارج شدند. بنابراین می‌‌توان گفت اقدام ترامپ از این منظر مثبت بود.

اما درمورد رفتار آمریکا با اروپا نیز باید به مواردی اشاره کرد. بی‌شک اروپا در 10 سال گذشته رفتارهای ناخوشایندی از آمریکا مشاهده کرده است. برای مثال در سال 2008 که آمریکا با یک بحران مالی مواجه شد، بخشی از این بحران را به عمد به سمت اروپا هدایت و موسسات بانکی اروپا را تا 350 میلیارد دلار شارژ کرد. بعد از این اتفاق اروپا دائما شاهد رفتارهای غیرمسئولانه و یک‌جانبه آمریکا درمورد مسائل پیش‌آمده بود. اتفاق دیگری که رخ داد، جرایمی بود که وزارت خزانه‌داری آمریکا برای بانک‌ها و موسسات مالی در نظر گرفت. این اتفاق زمانی رخ داد که تمام اقداماتی که اروپایی‌ها در سال‌های 2013 و 2014 در قبال ایران انجام دادند همواره به کمک مشاوران حقوقی آنها بود. اروپایی‌ها گمان می‌کردند با استفاده از این مشاوران حقوقی، همه ابعاد کار را سنجیده‌اند و هیچ خطری متوجه آنها نیست؛ اما وقتی دیدند وزارت خزانه‌داری آمریکا در حال جریمه کردن آنهاست، مشاوران حقوقی به آنها گوشزد کردند که این مشکلات، مشکلات حقوقی نیست و یک موضوع سیاسی است؛ از این رو ترجیح دادند مشکلات را خارج از دادگاه حل و فصل کنند، زیرا نمی‌توانستند از موضع حقوقی ورود پیدا کنند. با شروع ریاست‌جمهوری ترامپ این موضوع ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد و یک‌جانبه‌گرایی به وجود آمد. به‌نظر می‌رسد ترامپ به شعار «آمریکا اول» اعتقادی نداشت و شعار او «آمریکا اول و دیگران هیچ» بود.

ترامپ در اقدام بعدی از معاهده پاریس خارج شد. درمورد برجام با وجود اینکه یک تعهدنامه بین‌المللی و به نفع نظام بین‌الملل بود و در شورای امنیت مصوب شد، اما ترامپ از برجام خارج شد. نکته قابل توجه در این زمینه اینکه با اقدامات ترامپ، این تصور در ذهن اروپایی شکل گرفت که تا چه زمانی باید مطیع تصمیمات آمریکا باشند؟ آیا این امکان وجود دارد که اطاعت از آمریکا، پایانی نداشته باشد؟ با این رویکرد دیگر موضوع اصلی، ایران نیست بلکه بیش از هرچیز موضوع خود اروپاست که تا کجا باید هر آنچه را آمریکا به آنها دیکته می‌کند، عمل کنند؟

به‌راستی چرا آمریکا تا این اندازه برای اروپا اهمیت دارد؟

نکته بسیار ظریفی وجود دارد. آمریکا در روابطش با اروپا دوجنبه رفتاری داشت؛ هم اختیاردار اروپا بود و هم نسبت به اروپا احساس مسئولیت می‌کرد در حالی که اکنون، آمریکا فقط اختیاردار اروپاست و هیچ‌گونه مسئولیت امنیتی، تجاری و اقتصادی را برای خود متصور نیست؛ علاوه‌بر اینکه به تعهدات بین‌المللی نیز پایبند نیست. به‌نظر می‌رسد با وجود این شرایط، ‌انگیزه بسیار محکمی در اروپا برای مقاومت در قبال دستورات آمریکا وجود دارد. البته احتمال دارد این ‌انگیزه در اروپا کشور‌به‌کشور متفاوت باشد و هر کشوری تمایل داشته باشد شانس خود را در قبال آمریکا امتحان کند.

به‌نظر شما موضع اروپا در قبال ایران چگونه خواهد بود؟

در مفاد مندرج در برجام موضوعاتی شامل دسترسی به منابع پول ایران، بانک مرکزی، فروش نفت، فروش هواپیما و بسیاری از موارد دیگر آورده شده است. حال با توجه به تشویق ایران از سوی اروپا برای ماندن در برجام، باید دید اروپا چه مواردی را برای ایران در نظر می‌گیرد. به هر حال فروش نفت، جریان منابع مالی و بانک مرکزی مواردی است که خط‌قرمز ایران محسوب می‌شود و اگر به هرکدام از این موارد خدشه بسیار کوچکی وارد شود، مسئولان باید نسبت به آن حساسیت داشته باشند. مراحل بعدی اینکه دولت‌ها و شرکت‌های خصوصی با هم تفاوت دارند. ما در حوزه دولتی انتظار داریم حتما اروپا به‌صورت کامل در کنار ایران قرار بگیرد. در دو سال اخیر بخش عمده‌ای از مذاکرات از سوی دولت بوده است. حتی در پشت‌پرده فاینانس‌های خارجی که هم در اتریش و هم در فرانسه درمورد آن صحبت شده بود، دولت قرار داشت و هیچ ارتباطی به شرکت‌های خصوصی نداشت در حالی که در چنین مواردی بخش خصوصی می‌تواند یاری‌گر دولت باشد و در کنار دولت حضور داشته باشد.

به دولت‌ها اشاره کردید. فراموش نکنیم هم دولت‌ها و هم شرکت‌های اتحادیه اروپا در راستای تحقق سیاست‌های ایالات متحده آمریکا با هم همفکر بودند و حتی دولت‌ها به شکل خصوصی در این راستا فعالیت می‌کردند. در حال حاضر با توجه به اینکه احساس می‌کنیم دولت‌های اروپایی در کنار آمریکایی‌ها هستند آیا احتمال دارد بار دیگر بخواهند به شرکت‌های خصوصی یارانه‌ای بدهند که مانع سیاست‌های آمریکا شود؟

فکر می‌کنم شرکت‌های خصوصی بیشتر از آنکه به آمریکا نگاه کنند، به دولت‌های خود نگاه می‌کنند. بنابراین اگر احساس کنند شرایط به‌گونه‌ای فراهم است که دولت از آنها پشتیبانی می‌کند، بی‌شک به سمت همکاری با ایران حرکت می‌کنند. نکته مهم دیگر اینکه آنچه از سر ما باید می‌گذشت، گذشته است. ما یک دوره تحریم خیلی سخت را پشت‌سر گذاشته‌ایم و به نظر من بیشترین آثار تحریم این بود که قیمت تمام‌شده تولیدات داخل را افزایش داد.

درست است که با اعمال تحریم‌ها زمینه فساد ایجاد می‌شود اما می‌توان با مکانیسم ساده‌ای، فساد را به حداقل رساند. مهم این است که مردم ایران تجربه تحریم‌های صددرصدی را نیز از سر گذرانده‌اند. حتی پروژه‌هایی بوده که با هزینه‌های بیش از هزار و دوهزار میلیارد و در اوج تحریم‌ها اجرا شده است. به‌نظر من چین در زمان تحریم‌های ایران بسیار موثر عمل کرد و الان هم اعلام آمادگی کرده‌اند. در بالاترین سطح تحریم مجموعه چین به‌راحتی اعلام همکاری کرده و رسما وزارت خارجه این کشور در ایران آمادگی خود را برای همکاری با ایران اعلام کرده است. یک تفاوتی هم که در چین مشاهده می‌کنیم اینکه در اوج دوران تحریم، وزارت بازرگانی چین با ایران همراه بود. یک مقدار اشکال و اخلال از سمت وزارت خارجه چین دیده شد ولی الان وزارت خارجه اعلام می‌کند به برجام متعهد هستیم و هم‌اکنون ابتکار دست ایران است. بر حسب اینکه چه شرایطی برای ایران قانع‌کننده است، می‌تواند با شرط‌هایی که می‌گذارد انتظارات خود را مشخص کند. خوشبختانه در برجام بسیاری از نکات نوشته‌شده، جای چانه‌زنی دارد.

به‌نظر شما در چنین شرایطی چه مسائلی برای اروپا اهمیت بیشتری دارد؟

گمان می‌کنم بیشتر از آنکه حجم مبادله با ایران برای اروپا مهم باشد، این موضوع اهمیت دارد که بالاخره باید جایی با آمریکا خط و خطوطی مشخص شود. اگر به یاد داشته باشید برای نخستین‌بار موضوع انرژی هسته‌ای ایران را به سمت اتحادیه اروپا بردند. ایتالیا و اتریش که مراودات مالی بیشتری با ایران داشتند، در این زمینه به‌شدت مقاومت کردند و اجازه تصویب هیچ موضوعی را به اتحادیه اروپا ندادند. بنابراین آقای ظریف بروکسل را برای مذاکره انتخاب کرد. به هر حال این موضوع، موضوع اتحاد اروپاست. این 27 کشور باید موضع خود را درمورد این موضوع و بسیاری از موضوعات دیگر که از این به بعد پیش خواهد آمد، مشخص کنند. به‌نظر می‌رسد با حضور ترامپ، موضوع اختیار و مسئولیت آمریکا پیچیده می‌شود زیرا آمریکا کشوری است که می‌خواهد اختیار اروپا را در دست داشته باشد، بدون اینکه مسئولیت بپذیرد. ترامپ سعی می‌کند خود را غیرقابل پیش‌بینی نشان دهد؛ نمونه بارز آن زمانی است که اعلام می‌کند از برجام خارج می‌شود. این رفتار ترامپ مقابل دوربین تلویزیون بیشتر خودنمایی است در حالی که نمی‌دانست اگر برجام را تمدید می‌کرد، بیش از هرچیز به نفع خودش بود؛ اما با این کار برای ایران دستور کار مشخصی ارائه کرد. مردم متوجه شدند که با این شرایط باید مسیری را طی کنند. اکنون نیز اروپایی‌ها جلسه‌های متعددی را برای بررسی وضعیت پیش‌آمده برگزار می‌کنند اما معتقدم ابتکاری که هم‌اکنون دست ایران است، از این به بعد خوب می‌تواند از آن استفاده کند.

در حال حاضر دو دیدگاه درباره اتحادیه اروپا وجود دارد؛ اینکه اتحادیه اروپا تا حد امکان در مواجهه با آمریکا جلو خواهد رفت و عده‌ای می‌گویند به‌دلیل حجم تجارت اندکی که اتحادیه اروپا با آمریکا دارد، ترجیح می‌دهند ایران را رها کنند و به سمت آمریکا بروند. این دو دیدگاه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

جواب این سوال مشخص است. اگر موضوع را تنها در حوزه تجارت بررسی کنیم مشخص است که اتحادیه اروپا حاضر است به‌طور کامل ایران را حذف کند؛ اما این موضوع تنها در حوزه تجارت مطرح نیست بلکه در مسائل مختلفی مانند مسائل سیاسی نیز مطرح می‌شود. بسیاری از افرادی که با ایران قرارداد امضا کردند هم‌اکنون در اروپا مسئولیت دارند، بنابراین برای آنها مهم است؛ چراکه آثار انباشته 10 سال جمع شده و اینها نگران آینده خود هستند. ترامپ برای اروپا تعرفه تعیین کرده و این اقدام ممکن است شروعی برای بسیاری از اقدامات دیگر باشد.

فکر می‌کنم موضوع را از بعد تجارت نباید تحلیل کرد. از این بعد باید این‌گونه تحلیل کرد که ایران به‌راحتی می‌تواند از سمت چین سفارش داشته باشد. این کار را قبلا هم انجام داده است، به این معنا که ایران از چین سفارش‌گذاری و چین از اروپا سفارش‌گذاری می‌کند؛ کمااینکه اروپا نیز از چین سفارش‌گذاری می‌کند. به‌عبارت دیگر در اروپا هم این‌گونه‌ نیست که اگر سفارشی داده شود، صفر تا 100 را خود آماده کند، مثلا 80 درصد کار را از خود چین مجدد می‌گیرد و عملا 20 درصد را خود اضافه می‌کند به‌خاطر همین از این بابت نباید نگرانی داشته باشیم که حالا چه اتفاقی خواهد افتاد.

به‌نظر شما آیا وضعیت بانک‌ها در دو سالی که از برجام گذشت وضعیت مطلوبی بود؟ آیا در آینده وضعیت سخت‌تر خواهد شد؟

یکی از نکاتی که باید به آن توجه کنیم این است که حتی در اوج دوران تحریم سوئیفت صفر نشد، اما چند مشکل به وجود آمد؛ نخست اینکه سوئیفت محدود شد. همچنین بانک‌هایی که می‌توانستند از سوئیفت استفاده کنند، محدود شدند. به‌نظر می‌رسد یکی از خطوط‌قرمز بانک مرکزی این است که اگر قرار است سوئیفت وجود داشته باشد باید به‌صورت کامل باز و بدون محدودیت باشد.

یعنی اگر هرگونه خللی ایجاد شود، ایران باید روی این موضوع پافشاری کند؟

بله، به‌نظر من بانک مرکزی باید منابع حاصل از فروش نفت را بتواند مصرف کند، انتقال دهد و به گردش درآورد. تمام اینها باید باشد. قاعدتا همه این موارد جزء قوانین سوئیفت است و باید به‌صورت کاملا روشن اجرا شود.

آیا در سال‌هایی که گذشت سوئیفت به‌معنای کامل برقرار بود و پول نفت به‌طور کامل به داخل کشور منتقل می‌شد؟

برجام را آمریکا راهبری می‌کرد و در نقش آمریکا در جلسات بیشتر بود، ولی بعد از امضای بانک‌ها به شکلی جرایمی را که از سمت آمریکا گذاشته شده بود، نشان دادند که از این بابت ناراحت هستند.

در کنار آن بحث دیگری هم است؛ اگر شما به افق 15 یا 20 سال پیش برگردید مشاهده می‌کنید در آن زمان‌ بانک مرکزی‌ها خطوط اعتباری را می‌گرفتند و در بانک‌ها توزیع می‌کردند. بنابراین این احتمال وجود دارد که ما حتی اگر به دوران گذشته برگردیم، ببینیم که خطوط اعتباری از سمت بانک مرکزی در بانک‌ها توزیع خواهد شد کمااینکه در دوران تحریم هم این کار انجام می‌شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار